پایگاه بسیج امام خامنه ای (مدظله العالی)

پایگاه بسیج امام خامنه ای (مدظله العالی)

۱۲ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

انات در دیدار جمعى از بسیجیان و فعالان طرح «صالحین»

ششم محرم الحرام ۱۴۳۴

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خدا را سپاسگزاریم که یک نمونه‌اى از آنچه که در ماجراى بزرگ عاشورا دیده شد، نقل شد براى ما، در دوران ما به وجود آمد؛ مردان و زنان و جوانانى که به هدف اندیشیدند، از جان، از مال، از تعلقات زندگى چشم پوشیدند؛ این را ما در دوران دفاع مقدس به چشم دیدیم و امروز ادامه‌ى آن و برکات آن را داریم مشاهده میکنیم. تقارن این ایام با حادثه‌ى عظیم عاشورا درس‌آموز است. هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعه‌ى اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ى به عاشورا و به حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) است. همان طور که فرمود: «و انا من حسین»؛(1) بنا بر این معنا، یعنى دین من، ادامه‌ى راه من، به وسیله‌ى حسین (علیه‌السّلام) است. اگر حادثه‌ى عاشورا نبود، اگر این فداکارى عظیم در تاریخ اسلام پیش نمى‌آمد، این تجربه، این درس عملى، به امت اسلامى داده نمیشد و یقیناً اسلام دچار انحرافى میشد از قبیل آنچه که ادیان قبل از اسلام دچار آن شدند و چیزى از حقیقت اسلام، از نورانیت اسلام باقى نمیماند. عظمت عاشورا به این است. البته مصیبت در عاشورا سنگین است، خسارت بزرگ است، جان کسى مثل حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) به همه‌ى آسمان و زمین مى‌ارزد، جانهاى پاک و طیب و طاهر آن اصحاب، آن جوانان، آن اهل‌بیت، قابل مقایسه‌ى با جان هیچ کسْ دیگر نیست؛ اینها در این میدان به خاک و خون غلتیدند، فداکارى کردند، فدا شدند، حرم معزز پیغمبر و امیرالمؤمنین به اسارت افتادند؛ این حوادث خیلى سنگین است، خیلى تلخ است، خیلى سخت است، اما آنچه که بر تحمل این حوادث تلخ و سخت مترتب شد، آنچنان  بزرگ است، آنچنان باعظمت و ماندگار است که تحمل این حوادث سخت را بر کسى مثل حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) و یاران او و خانواده‌ى او آسان میکند. این را بزرگان نقل کرده‌اند، مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى (رضوان الله علیه) در مراقبات - که حرف ایشان سند است، حجت است - تأکید میکنند که در روز عاشورا هرچه مصیبتها سنگین‌تر میشد، چهره‌ى حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) برافروخته‌تر، آثار شکفتگى در آن بزرگوار بیشتر آشکار میشد. این حقایق پرمغز، پر راز و رمز، اینها باید دائماً در مقابل چشم ما باشد.
 خب، در زمان ما نمونه‌هائى از این فداکارى‌ها دیده شد، آنچه در تاریخ خوانده بودیم، بخشهائى از آن را، نمونه‌هائى از آن را، که یکى از مهمترین و برجسته‌ترین مظاهرِ آن هم همین شجره‌ى طیبه‌ى بسیج است، هم قبل از شروع جنگ تحمیلى، هم در جریان دفاع مقدس - این تجربه‌ى بسیار دشوار و سخت براى کشور - و هم بعد از دفاع مقدس تا امروز، در مقابل چشم دیدیم؛ مسئله‌ى بسیج، تجربه‌ى بسیج، داراى برکات بسیار بزرگى بوده است و ان‌شاءالله این برکات باید ادامه پیدا کند و ادامه پیدا خواهد کرد.
 یک نکته این است که در دوران دفاع مقدس، آنچه که در حرکت بسیج دیده میشد، در عیار خلوص، داراى عیار بالائى بود، که این را باید امروز هم ما تأمین کنیم در حرکت بسیج. میدانِ امروز، میدان پیچیده‌ترى است. رفتن در عرصه‌ى جنگ و قتال و مبارزه کردن و مسئولیت به عهده گرفتن، بعد هم به شهادت رسیدن یا جانباز شدن، یا به سلامت برگشتن، حضور در آن میدانْ کار خطرناکى است، اما پیچیدگى ندارد. حضور در میدانِ امروز در مقابله‌ى با توطئه‌ى دشمن، حمله‌ى دشمن، و صف‌آرائى این دو صف و دو جبهه‌ى برجسته پیچیدگى‌هائى دارد؛ ممکن است آن خطرات نقدِ آن روز، امروز نباشد، لکن پیچیدگى‌هاى بیشترى دارد. امتیاز آن صحنه این بود که کسى که میرفت، خلوص واضحى از خود نشان میداد. ورود در آن میدان، ورود در میدان مرگ و زندگى بود؛ شوخى نبود: هم شهامت لازم داشت، هم فداکارى لازم داشت، هم ایمان لازم داشت، هم توکل به خدا لازم داشت، و میرفتند شهید میشدند. امروز در میدانهاى مختلف، همان ایمان، همان شهامت لازم است، اما بدون این عناصر هم ممکن است کسانى در کسوت بسیجى ظاهر بشوند؛ این را بایست مراقبت بکنید. از خودمان مراقبت کنیم در درجه‌ى اول و از محیط بسیج مراقبت بکنیم در درجه‌ى بعد؛ این کارِ یکایک آحاد بسیج است. عیار روحیه‌ى بسیجى در مجموعه‌ى بسیج، از جمله در این مجموعه‌هاى «صالحین»، که شما تصدى آنها را بر عهده گرفته‌اید و آنها را مدیریت میکنید، باید بالا برود؛ خلوص را باید تضمین کنیم و در مجموعه‌ى کارها تضمین کنید. این یک قدرى سخت است. یک علت اینکه جهاد در میدان مقابله‌ى با نفس و مسائل معنوى، «اکبر» نامیده شده است، همین سخت‌تر بودن کار است. در جنگ با دشمن - جنگ نظامى - انسان راحت میتواند آن میزان خلوص خود را و میزان خلوص دیگران را اندازه‌گیرى بکند؛ راحت‌تر میشود اندازه‌گیرى کرد، اینجا نه؛ اینجا، هم خود انسان دچار اشتباه میشود، هم دیگران در شناخت انسان دچار اشتباه میشوند.
 یک نکته‌ى دیگر این است که از آفتها نسبت به خودمان پرهیز کنیم. آفتِ غرور، آفتِ تظاهر و ریاکارى؛ این آفات، آفات مهلکى است. اگر چنانچه موفقیتى به دست مى‌آوریم، خدا را شاکر باشیم، از خدا بدانیم، براى ادامه‌ى آن از خدا کمک بخواهیم؛ این هم یک مسئله‌ى اساسى است که دچار غرور نشویم، دچار اعتماد به نفس زیادى نشویم، از خودمان ندانیم، توکل به خداى متعال بکنیم. حقیقت قضیه هم همین است؛ حول و قوه‌اى جز آنچه که در اختیار خالق ذوالجلال است، وجود ندارد؛ کار اوست؛ توفیق ما، انتخاب ما، توانائى‌هاى ما، شوق ما، ایمان و عشقى که در دل ما هست، همه صنع دست پروردگار است. این را بدانیم، شاکر باشیم و تزاید او را از خداى متعال طلب کنیم. این هم یک مسئله است.
 یک نکته‌ى اساسى که خوشبختانه دیدم در بیانات حضراتى که اینجا صحبت کردند مورد توجه قرار گرفته است، کیفیت و عمق این مجموعه‌هائى است که بدنه‌ى بسیج را و پایه‌هاى اصلى بسیج را تشکیل میدهند. آنچه که ضرر میزند، ضربه میزند، سطحى‌نگرى در اعتقاد و در فهم و در گزینش منطق و مبناست. سطحى‌نگرى ضربه میزند؛ مثل یک سر بارى که بر روى یک مجموعه‌ى بارى گذاشته باشند، یک باد شدید، یک تکان شدید، او را مى‌اندازد. عمق باید داد، ریشه باید داد اعتقادات را؛ اینها چیزهائى است که مورد توجه شما هم بحمدالله قرار دارد. اصل تشکیل مجموعه‌هاى «صالحین»، بر اساس همین دید به وجود آمد که از لحاظ معنوى، از لحاظ تربیتى، از لحاظ تعلیمى، عمق بخشیده بشود به فکر و به روحیه‌ى جوانان بسیجى ما در بخشهاى مختلف.
 خب، در مجموع که نگاه میکنیم، مى‌بینیم که وجود بسیج یکى از معجزات انقلاب است. این ابتکار امام بزرگوار ما، آگاهى او را، حکمت او را، اتصال دل نورانى او را به اراده‌ى الهى، به حکمت الهى، نشان میدهد. بسیج یک پایه‌ى مستحکمى براى انقلاب شد. امروز بسیج در زمینه‌ى علم، در زمینه‌ى تجربه، در زمینه‌ى فناورى، در زمینه‌هاى معنوى، در زمینه‌ى خدمات اجتماعى، در زمینه‌ى نظریه‌پردازى در بخشهاى مختلف زندگى اجتماعى، در زمینه‌ى تحصیل، در زمینه‌ى تربیت، ببینید چقدر فعال است در بخشهاى گوناگون. یک روزى اگر تجربه‌اى پیش بیاید و ملت مجبور بشود که در مقابل دشمن دست به سلاح ببرد و دفاع نظامى بکند، باز هم همین مجموعه‌ى جوانها، همین بسیج، همین جوانهاى شجاع ملت عزیز ما، دلاورى ملت ایران را، ماندگارى ملت ایران را، اقتدار ملت ایران را، شکست‌ناپذیرى ملت ایران را به دشمن نشان خواهند داد.(2) مجموعه‌هاى دیگر، کشورهاى دیگر هم که در این راه نورانى اسلام خواسته‌اند قدم بردارند یا قدم برداشتند، از این تجربه تبعیت خواهند کرد. این تجربه، تجربه‌ى موفقى است. ما باید عملکرد خوبى نشان بدهیم. این دستورالعملِ بسیج را در جهان اسلام و در میان کشورهاى اسلامى و ملتهاى اسلامى به عنوان یک دستورالعمل زنده و قابل تبعیت و پیروى تثبیت خواهد کرد و این تا حدود زیادى امروز هم اتفاق افتاده است و انجام گرفته است. بنابراین تقویت بسیج، هرچه خالص‌تر کردن و معنوى‌تر کردن عناصر بسیجى، توسعه‌ى فعالیتهاى بسیجى به همه‌ى مناطق زندگى، جزو کارهاى اساسى است که مجموعه‌ى دست‌اندرکاران بسیج و مرتبطین با آن و فعالان در آن باید دنبال کنند.
 از خود شروع کردن هم که دستور اسلام به ماهاست؛ همه‌ى ما در همه‌ى سطوح باید اول از خودمان شروع کنیم. «من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره».(3) در همه‌ى سطوح همین جور است. از خودمان باید شروع کنیم؛ این را ما در بسیج جا بیندازیم.
 همین بحث سبک زندگى و اسلوب زندگى به حسب نظر اسلام، این در داخل بسیج میتواند یک معیار براى خودشناسى باشد. بحث این نیست که دستگاههاى برتر و بالاتر بیایند ما را عیار بزنند، ببینند چه جورى است، بحث این است که خودمان، خودمان را عیارسنجى کنیم. رفتار ما در محیط کار چگونه است؟ رفتار ما با همسر و فرزند چگونه است؟ رفتار ما در محیط زندگى و محیط اجتماعى چگونه است؟ رفتار ما با زیر دست چگونه است؟ با کسى که بالادست ماست، رفتار ما چگونه است؟ رفتار ما با دوست چگونه است؟ با دشمن چگونه است؟ اینها همه در اسلام اندازه و معیار دارد. خودمان را بسنجیم. این میشود عیار خویش را سنجیدن، خود را درست شناختن. اگر از اینجا شروع کردیم، بنیان زندگى ما، بنیان کار ما در همه‌ى بخشها، بخصوص در بسیج، که حالا محل بحث ماست، تقویت خواهد شد.
 به هر حال کشور ما، ملت ما، انقلاب ما و تاریخ ما به بسیج نیازمند است و بسیج به کیفیت‌بخشیدن روزافزون به خود نیازمند است و این کارى هم که شما برادران و خواهران عزیز اشتغال دارید، بخش مسئله‌ى مربوط به «صالحین» و این حلقات «صالحین»، از کارهاى بسیار خوب و برجسته است و در طریق همین تکمیل بسیج قرار دارد که ان‌شاءالله روز به روز باید آن را کاملتر کرد. کیفیتها باید بالا برود؛ البته کیفیت بر کمیّت ترجیح دارد، لکن کمیّتِ با کیفیت هم داراى اهمیت است؛ یعنى گسترش سطحى و عرضى همراه با عمق‌یابى، هر دو باید مورد توجه قرار بگیرد. امروز دنیاى اسلام محتاج این حرکت بسیجى است.
 این وحشى‌گرى‌هائى که در این یک هفته‌ى اخیر در غزه انجام گرفت، که حقیقتاً انسان را از سطح سبعیت مسئولین رژیم صهیونیستى دچار شگفتى میکند، همین‌ها بایستى وجدان دنیاى اسلام را تکان بدهد و این حرکت عظیم مردمى در دنیاى اسلام بایستى روح تازه‌اى پیدا کند. دشمن بیکار نیست و این حرکت ابعاد گوناگونى دارد: اولاً، سبعیت سردمداران رژیم صهیونیستى. چقدر اینها وحشى‌اند، چقدر اینها دور از وجدان بشرى‌اند؛ انسانهاى بیگناه را، انسانهاى غیرنظامى را اینجور مورد تهاجم قرار دادن! انسان واقعاً تعجب میکند، حیرت میکند؛ بوئى از انسانیت، اینها نبرده‌اند. اینها در مقابل دنیاى اسلامند، اینها در مقابل نظام جمهورى اسلامى‌اند، اینها مدعى جمهورى اسلامى در محافل جهانى‌اند؛ این انسانهاى بونبرده‌ى از انسانیت. این یک بُعد مسئله است که خیلى مهم است.
 یک بُعد دیگر قضیه این است که سردمداران نظام استکبار، آنقدر وقیح برخورد میکنند با این قضیه که انسان را متعجب میکنند؛ یعنى نه فقط اخم نمیکنند، نه فقط بازدارى نمیکنند این رژیم سنگدل و ددمنش را از کارهایش، بلکه او را تقویت میکنند، تشویق میکنند، حمایت میکنند! آمریکا صریحاً حمایت کرد، انگلیس حمایت کرد، فرانسه حمایت کرد. اینها سردمداران دنیاى استکبارند. اینها همان کسانى هستند که ملتهاى مسلمان، امروز در اعماق دل خود، دشمنى خشن‌تر و منفورتر از اینها ندارند. اینها همه صریحاً حمایت کردند. وزن گرایش به اخلاق و معنویت در دنیاى استکبار را از این حادثه میشود فهمید. چقدر اینها دورند از انسانیت! خب، حالا حمایت سیاسى میکنند به خاطر اغراض فاسد سیاسى، دیگر دم از حقوق بشر چرا میزنند این افراد؟! آیا آمریکا که در مقابل این حرکت خشن و وحشى نه فقط موضع نمیگیرد، بلکه حمایت هم میکند، دیگر حق دارد دم از حقوق بشر بزند؟ حق دارد خود را محاکمه‌کننده‌ى ملتها و دولتها در زمینه‌ى حقوق بشر بداند؟ این هم یک وقاحت مضاعف است. فرانسه همین طور، انگلیس همین طور. سابقه‌ى رفتار اینها در دنیاى اسلام، جنایتهائى که کردند، کشتارهائى که کردند، فشارهائى که به مردم مسلمان در کشورهاى مختلف وارد کردند، اینها هنوز از یاد ملتهاى مسلمان نرفته است، باز امروز از رژیم سبعِ ددمنش وحشى‌اى مثل رژیم صهیونیستى حمایت میکنند، دفاع میکنند از کار او. این هم یک بُعد این قضیه است.
 یک بُعد دیگر قضیه، رفتار کشورهاى عربى و اسلامى است، که رفتار مناسبى نبود. بعضى‌ها به حرف اکتفا کردند، بعضى‌ها حرف هم حتى نزدند؛ محکوم هم حتى نکردند! آن کسانى که داعیه‌ى اسلام دارند، داعیه‌ى دعوت به وحدت مسلمین دارند، داعیه‌ى هدایت دنیاى اسلام را دارند، خب در یک چنین مواقعى بایستى خودشان را نشان بدهند. در قضایاى گوناگونى که اغراض سیاسى آنها را تأمین میکند، بى‌دریغ وارد میشوند، اما اینجا چون طرف، آمریکاست؛ چون طرف، انگلیس است، حاضر نیستند حتى درست محکوم کنند. یا به حمایت لفظى اکتفا میکنند، که هیچ ارزشى ندارد؛ کار کم‌اثرى است. امروز دنیاى اسلام، بخصوص مجموعه‌ى کشورهاى عربى بایستى دست اتحاد به هم بدهند، از این مردم دفاع کنند، محاصره را بردارند و سعى کنند به این مردم مظلوم غزه کمک کنند.
 البته خداى متعال به مردم غزه این توفیق را داده است که در مقابل این دشمن خشن و ددمنش استقامت کنند، ایستادگى کنند، و آنها پاسخ ایستادگى خودشان را هم گرفتند، و آن عزت مردم غزه بود؛ نشان دادند که با ایستادگى، با مقاومت، با سختکوشى میتوان با همه‌ى حجم کوچک، بر یک حجم بزرگِ پیچیده‌ى مسلحِ تأیید شده و حمایت شده‌ى از طرف قدرتهاى بزرگ فائق آمد. امروز صهیونیستهاى حاکم بر فلسطین اشغالى براى آتش‌بس دستپاچه‌تر از مردم غزه و مسئولان غزه هستند. جنایت را آنها کردند، خباثت را آنها کردند، ددمنشى را آنها کردند، اما ضربه‌ى بیشتر را هم آنها دارند میخورند، به خاطر ایستادگى جمع کوچکِ مسلمان مردم غزه و جوانان غزه. و راه، جز این نیست؛ این یک پیام است به دنیاى اسلام: دنیاى اسلام اگر میخواهد در مقابل حملات دشمنان و خباثتهاى دشمنان و توطئه‌هاى دشمنان و نامردى‌ها و ناجوانمردى‌هاى دشمنان آسیب‌ناپذیر بماند، باید با قدرت از خود دفاع کند.(4) باید در خود قدرت ایجاد کند؛ هم قدرت معنوى که قدرت ایمانى و عزم اراده است و هم قدرت مادى. پیشرفت علمى، قدرت مادى است؛ تجربه و فناورى، قدرت مادى است؛ توانائى ساخت تجهیزات زندگى، اعم از سلاح و غیر سلاح، قدرت مادى است. اینها را باید دنیاى اسلام و جوامع اسلامى براى خودشان فراهم کنند. آن وقت واحدى به کوچکى غزه سختى را تحمل میکند، شهیدانى میدهد، اما کارى میکند با دشمن، که همان طور که گفتیم، دشمن امروز براى آتش‌بس در غزه دستپاچه‌تر است تا خود مسئولان غزه و مردم غزه. این درس است براى دنیاى اسلام و البته ما این درس را از دوران دفاع مقدس آموختیم. بحمدالله مردم ما، جوانان ما، دانشمندان ما، تجربه‌گران ما در این زمینه پیشرفت کردند. از لحاظ علمى پیشرفت کردیم، از لحاظ تجربى پیشرفت کردیم؛ این حقیقت را فهمیدیم که باید روى پاى خودمان بایستیم. این هم یکى از این عوامل ایستادگى است.
 و اتحاد؛ اتحاد. این مسئله‌ى اتحاد و وحدت کلمه‌ى در میان مسلمانان و امت اسلام با یک نگاه؛ و در میان ملتهاى مسلمان در هر کشورى، اتحاد میان مردم کشور و ابعاض گوناگون این ملتها، مهم است؛ در مورد ما هم همین صادق است. اینى که ما مکرر عرض میکنیم به جناحهاى سیاسى، به مسئولین محترم براى حفظ وحدت، به کسانى که داراى منبر گفتگو هستند؛ چه روزنامه، چه پایگاههاى اینترنتى، چه بلندگوهاى گوناگون دستگاههاى اجرائى و غیر اجرائى، توصیه‌ى ما دائماً به دوستان، برادران، مسئولان، صاحبان قلم، صاحبان بیان نسبت به امر وحدت، به خاطر این است که وحدت یک عنصر عظیم است و کشور ما با اتحادى که خوشبختانه ملت دارند - که این اختلافات گوناگون نتوانسته است خوشبختانه ملت را تجزیه کند - یکپارچگى‌اش در حد بالائى محفوظ مانده است. مسئولین هم اختلاف سلیقه دارند، اما اختلاف سلیقه تا وقتى که به گریبانگیرى منتهى نشود، هیچ اشکالى ندارد. همین اتحاد و این همدلى توانسته است کشور را در چشم دشمنان به عنوان یک مجموعه‌ى مقتدر، به عنوان یک کشور مقتدر حفظ بکند. الان هم همین جور است. من چندى پیش سفارش کردم نسبت به اتحاد و وحدت؛ خوشبختانه مسئولین محترم قوا تجاوب کردند؛ خیلى با ارزش است. لازم است از اینها تشکر بشود؛ مسئولین قوا، رؤساى سه قوه تجاوب کردند، اعلام کردند و تأکید کردند بر اینکه بر روى اتحاد بین خودشان در زمینه‌هاى گوناگون، على‌رغم اختلاف سلیقه و اختلاف نظرى که وجود دارد، خواهند ماند. ما هم همین را از این برادران عزیز و این مسئولان محترم به عنوان یک حرکت مثبت میپذیریم و معتقدیم که واقعاً این کار دوستان حرکت خوبى بود و حالا هم باید مواظب بیانات و اظهاراتشان باشند.
 این کارى هم که الان در مجلس محترم شوراى اسلامى هست، این هم یکى از همان مسائلى است که یک جنبه‌ى تحسین و تمجید درش هست. این را من عرض بکنم؛ شما برادران و خواهران عزیز و ملت عزیز ما توجه داشته باشید؛ اینى که از مسئولان کشور سئوال بکنند، حالا یا از رئیس جمهور یا از سایر مسئولان اجرائى، این از دو جهت کار مثبتى است: یکى اینکه نشان میدهد که نمایندگان مردم در قوه‌ى مقننه احساس مسئولیت میکنند نسبت به مسائل کشور؛ این مثبت است. جنبه‌ى دیگر این است که مسئولان کشور با اعتماد به نفس و با شجاعت قابل تحسین میگویند آماده هستند که بیایند توضیح بدهند، این سئوالات را بیان کنند؛ این هم مثبت است. هم مسئولان قوه‌ى مقننه‌ى ما به وظیفه عمل میکنند، هم مسئولان قوه‌ى مجریه ما نشان میدهند که به صحت عمل خودشان و صداقت خودشان اطمینان دارند و اعتماد دارند. انسان چه میخواهد دیگر، از همه بهتر، این است. حالا این کار اتفاق افتاده است؛ یعنى مجلس میگوید میخواهد بپرسد، این احساس وظیفه است؛ دستگاه دولتى میگوید میخواهد با اعتماد به نفس پاسخ بدهد و از عهده‌ى پاسخ برمى‌آید - که این را به ما هم گفتند - این هم قابل تحسین هست؛ هر دو قضیه خوب است، لکن من معتقدم که این دو نقطه‌ى مثبت تا اینجا انجام گرفته، از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند.(5) همین جا تمامش بکنند؛ همین جا تمام کنند قضیه را. مجلس یک امتحان خوبى داده است، یک امتحان خوبى مسئولین اجرائى داده‌اند؛ این امتحان، امتحان خوبى بود. مردم هم با بصیرتند، مردم میفهمند، تشخیص میدهند. ادامه‌ى این کار همان چیزى است که دشمنان میخواهند؛ دوست میدارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند؛ یک عده‌اى تحت تأثیر احساسات از این طرف، یک عده‌اى تحت تأثیر احساسات از آن طرف، یک عده‌اى قلمها و وسائل تبلیغ را در روزنامه و در پایگاه اینترنتى و غیره به کار بگیرند و یک فضاى شلوغى درست کنند. نه، کشور احتیاج دارد به آرامش. همه‌ى مسئولین، چه مسئولین تقنین، چه مسئولین قضا، چه مسئولین اجرا، براى اینکه کار خود را انجام بدهند، آرامش لازم دارند، مردم هم آرامش را دوست دارند. آنچه که وظیفه‌ى مجلس بود، انجام گرفت؛ دولت هم در مقابل آنچه که وظیفه‌ى مجلس است، اعتماد به نفس لازم را نشان داد؛ این از هر دو طرف خرسند کننده است. از حالا من از آن برادران و مجموعه‌ى چند ده نفرى در مجلس که این کار را شروع کردند، تقاضا میکنم قضیه را تمام کنند و نشان بدهند عملاً هم مسئولین دولتى، هم مسئولین قوه‌ى مقننه و قوه‌ى قضائیه که بیش از همه چیز به وحدت این ملت و آرامش کشور احترام میگذارند.(6)
 از همه‌ى برادران و خواهران فعال در حوزه‌ى کار بسیج تشکر میکنیم. ان‌شاءالله خداى متعال به همه‌ى شما توفیق بدهد. از برادران و خواهرانى هم که صحبت کردند، از همه‌شان تشکر میکنیم. امیدواریم ان‌شاءالله خداوند به همه‌شان جزاى خیر بدهد. از این برادر عزیزى هم که این مدال خود را به ما اهدا کردند، تشکر میکنیم. این مدال را هم من قبول کردم از ایشان، لکن درعین‌حال برمیگردانم و هدیه میکنم به خودشان؛ بهتر همین است که دستشان بماند که هم یادگار قهرمانى‌شان باشد، هم یادگار ما به ایشان باشد. ان‌شاءالله موفق باشید.
 
1) ارشاد، ج 2، ص 127
2) تکبیر
3) نهج البلاغه، حکمت 71
4) تکبیر
5) تکبیر
6) تکبیر و شعار: «اى رهبر آزاده آماده‌ایم، آماده»

برگرفته از سایت khamenei.ir
  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/19491/B/13910208_2719491.jpg
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای
  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰

Unknown

خامنه ای ثروتمند ترین رهبر دنیاست..!!
.
.
با این همه کلکسیون و با این همه ثروت..!!
ویلا ندارد..بیت ندارد..!!
خانه اش به جای فرش.. عرش.. دارد..
و گلیم و چند تکه آسمان..
همه چیز ساده...مثل خانه زهرا(س)...مثل خیمه حسین(ع)...
حسینیه امام خمینی دارد..!!
چفیه دارد...
.
.

.
.
عصایی دارد که چوبش از شجره طوباست...
و دست مجروحی دارد که ریشه در کف العباس دارد..
.
.

..
..
شنیدم در بعضی از وبلاگ ها علیه امام خامنه ای جو سازی کردند..!!
این وبلاگ ها باید آماده تو دهنی خوردن از طرف ما باشند..!!
مگر اینجا کوفه است..که سید علی 25 سال خانه نشین شود..!!
.
.
فدائیان سید علی هنوز در آرزوی ذبح شدن هستند..!!

  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰


تا حالا فکر کردید وقتی میگیم شهید گمنام ، چه حرفی داریم میزنیم؟


وقتی مزار یه شهید گمنام می بینید به این فکر کردید که یک خانواده یه عزیزشون رو گم کردند؟
وقتی مزار یه شهید گمنام می بینید به این فکر کردید که یه مادر، یه پدر، یه همسر، یه فرزند، یه عزیزی رو گم کردند؟
وقتی مزار یه شهید گمنام می بینید به این فکر کردید که در این سالها که این شهید اینجا خوابیده یه خانواده در انتظار به سر میبرند؟


می دونید چشم انتظاری یعنی چی؟
می دونید سال ها گوش به زنگ بودن برای رسیدن یک خبر یعنی چی؟
می دونید این همه شهید گمنامی که در سراسر ایران به خاک سپرده شدن یعنی چی؟

 

 


وقتی میگیم شهید گمنام، یعنی یه خانواده، یه مادر، یه پدر، یه همسر، یه فرزند، سال هاست که چشم انتظاره... سال هاست منتظره یک خبره... سال هاست شب ها به امیدی میخوابه... سال هاست گوشه چشماش خیسه اشکه... سال هاست که درد دوری رو داره تحمل میکنه... سال هاست که چشم انتظاره ....

 


وقتی میگی شهید گمنام یعنی یه عزیز گمشده....
یعنی یه گمشده ای که سال هاست عده ای چشم انتظار خبری از اون عزیز هست...


و چقدر چشم انتظاری و درد دوری سخت و طاقت فرساست...












  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰

  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰
فریب لبخند دشمن را فریب وعدهای دروغ دشمن را نخوریم. جبهه ی قدرت مادی ای که امروز بر دنیا مسلط است  راحت عهد میشکند. بدون هیچ دغدغه ای عهد شکنی میکنند زیر قولشان میزنند زیر حرفشان میزنند نه از خدا خجالت میکشنند نه از خلق خجالت میکشنند


  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰

اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ وَ انْـکَـشَـفَ الْـغِـطآءُ

.

وَ انْـقَـطَـعَ الـرَّجـآءُ وَ ضـاقَـتِ الاْ رْضُ وَ مُـنِـعَـتِ السَّـمـآءُ

.

وَ اَنْتَ الْـمُـسْـتَـعـانُ وَ اِلَیْکَ الْـمُـشْـتَـکـى وَ عَـلَـیْـکَ الْـمُـعَـوَّلُ

.

فِـى الـشِّــدَّةِ وَ الـرَّخــآءِ اَلـلّـهُمَّ صَـلِّ عَـلى مُـحَـمَّـد وَ الِ مُـحَـمَّـد

.

اُولِــى الاْمْرِ الَّــذینَ فَـرَضْـتَ عَـلَـیْـنا طـاعَـتَـهُـمْ وَ عَـرَّفْـتَـنـا بِـذلِکَ

.

مَـنْـزِلَـتَـهُـمْ فَـفَـرِّجْ عَـنّـا بِـحَــقِّــهِــمْ فَــرَجـاً عـاجِــلا قَــریـبـاً کَـلَـمْـحِ الْـبَـصَرِ

.

اَوْ هُـوَ اَقْـرَبُ یا مُـحَـمَّـدُ یـا عَـلِىُّ یـا عَـلِـىُّ یـا مُـحَـمَّـدُ اِکْـفِـیـانـى

.

فَـاِنَّـکُـما کـافِـیانِ وَ انْـصُـرانـى فَـاِنَّــکُما نـاصِـرانِ یــا مَــوْلانـا یـا صاحِب الزَّمانِ

.

الْـغَـوْثَ الْـغَــوْثَ الْـغَــوْثَ اَدْرِکْـنـى اَدْرِکْـنـى اَدْرِکْـنـى

.

الـسّــاعَـةَ الـسّــاعَــةَ الـسّــاعَــةَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ

.

یـا اَرْحَــمَ الــرّاحِـمـیـنَ بِــحَـقِّ مُـحَـمَّـد وَ الِـهِ الـطّـــاهِـــریـنَ
  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰

غیرت یعنی

که چی؟ هی جانباز جانباز شهید شهید! میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود که!
-چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!
-کی؟!!
-همون که تو و خیلی های دیگه نداریدش!
-من ندارم؟! چی رو؟!
-غیــــــرت!!!

ثامن تم : غیرت ...

  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰

چه خبر ؟؟؟؟؟

چرا از آمدن او خبر نمی آید؟

و انتظار قریبش به سر نمی آید؟

چه راه طول و درازی است بین بنده و او

مسافر غزلم از سفر نمی آید

تو گفته ای که دعا کن ولی گنه کارم!

از این دعا به خدا کار، بر نمی آید

بگو که پس خودمان لا اقل قیام کنیم

علیه ظلم جهانی اگر نمی آید؟

به منطقی که تو داری و عقل ناقص من

ولی نیامدنش جور در نمی آید

جهان ظلمت و ظلم است و اصل نور تویی

بیا که تا تو نیایی سحر نمی آید….

  • سربازِ گمنام
  • ۰
  • ۰

  • سربازِ گمنام