پایگاه بسیج امام خامنه ای (مدظله العالی)

پایگاه بسیج امام خامنه ای (مدظله العالی)
  • ۰
  • ۰

تکبیر

با رزمنده ها که بود گل از گلش می شگفت. با همه گرم می گرفت و زود صمیمی می شد.بچه های رزمنده هم هر وقت در کنار ایشان قرار می گرفتند سر از پا نمی شناختند...
سخنرانی ایشان در پادگان دو کوهه گرم شده بود که یکی احساس کرد باید تکبیر بگوید!آقا تذکر دادکه تکبیر نابجا رشته کلام را از دست سخنران خارج می کند.
یکی از بچه ها شیطنتش گل کرد وبلافاصله داد زد:تکبیر! آقا لبخندی زد:سر به سر من پیر مرد می گذارید؟!
صدای تکبیر دوباره بلند شد!آقا خنده اش گرفت. دولشکر نیرو آنجا به صف ایستاده بودند؛ همه زدند زیر خنده. آقا،صلواتی فرستاد. کنترل جمع را که به دست گرفت سخنرانی اش را ادامه داد.

افسران - خاطره ای از  امام خامنه ای(صمیمت ونشاط)
  • ۹۱/۱۱/۲۵
  • سربازِ گمنام

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی